ريحانهريحانه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

همه هستي من

خوشحال و شادم

    خوشحال و شاد و خندان خوشحال و شاد و خندانم ……….. قدر دنیا رو می دانم خنده کنم من ……… دست بزنم من ……… پا بکوبم من ……………………….. شادانم . در دلم غمی ندارم ……….. زیرا سلامت هست جانم عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست …………… پس بیایید شادی کنیم . بیایید با هم بخوانیم ………. ترانه جوانی را عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست ...
8 اسفند 1390

گنجیشکک اشی مشی

گنجشگک اشی مشی از قصه ها بیرون بیا برلب بوم ما نشین بپر بالا تو آسمون بگو به ابر مهربون که چشم پر اشکی داره بیاد به شهر تشنمون بارون شر شربباره   ببین هوای شهر ما تو چنگ دود اسیر شده بگو به باد با لشکرش بیاد که خیلی دیر شده گنجشگک اشی مشی بخون بگوش آدما کاری کنم که شهرمون بمونه سبز و با صفا ...
8 اسفند 1390

ریحانه در همایش شیر خوارگان حسینی

روز جمعه وقتی ریحانه رو به همایش شیر خواره ها بردم برای اولین بار بود که یه جای شلوغ می بردمش و فکر می کردم کوچولوی قشنگم اذیت می شه اما وقتی که رفتیم و بچه های کوچولوی مثل خودش رو میدید نمی دونست از خوشحالی چی کار کنه انقدر که حتی یک بارم به دوربین نگاه نکرد. ...
23 دی 1390
1