ريحانهريحانه، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

همه هستي من

ریحانه ی گلم 10 ماهه شد

ریحانه جان ١٠ ماهگیت مبارک   خوشگل مامان ١٠ ماهه شد این ماه هم با همه ی قشنگی ها و سختی هاش تموم شد دختر قشنگم تو این ماه روز دوم فروردین بدون کمک ایستاد و روز هفتم فروردین هم لی لی حوضک رو یاد گرفت و کلی کارهای جدید یاد گرفته دیگه غریبی هم نمی کنه و بغل همه هم میره امیدوارم همه ی غنچه های قشنگ همیشه حالشون خوب باشه و در پناه ایزد یکتا و زیر سایه ی پدر و مادر در صحت و سلامتی کامل به سر ببرند.                        آمین یا رب العالمین   لی لی لی لی حوضک، گنجشکه اومد آب بخوره، افتاد تو حوضک، این کُشت...
27 فروردين 1391

ریحانه خانوم 9 ماهه شد

ریحانه جونم 9 ماهگیت مبارک دختر قشنگم امروز 8 ماهش تموم شد و وارد 9 ماه شده و اولین دندون دختری داره در می آد یه نیش کوچولو زده عزیزم دندون در آوردنتم مبارک باشه ایشالا که اذیت نشی و راحت دندونای قشنگت از لونشون بیرون بیان.دخترم شما روز 11 بهمن چهار دست و پا رفتن و شروع کردی.           ...
29 اسفند 1390

ریحانه و پیراهن

                      ریحانه ی عزیز من چون سر قشنگش مو نداره من پیراهن تنش نمی کنم اما در کمدش رو که باز کردم دیدم  پیراهنش داره براش کوچیک می شه پیراهن رو تنش کردم وخانوم کوچولو رو نشوندم و ازش عکس گرفتم خانوم خانوما کلیم خوشحال شد اینجا مهربونم ٨ ماهش تازه تموم شده     حالا همچین موهام در بیاد مامانی ...
25 اسفند 1390

مهربون در برف

  این عکس برای روز 5 شنبه 20 بهمن هستش حدودای 11 صبح بود که دیدم چه برف قشنی می آد ریحانه ی گل رو سوار کالسکه کردم و کاور کالسکه رو کشیدم تا مهربونم سرما نخوره 2 تایی رفتیم برف بازی وقتی دونه های برف می ریخت روی کاور ریحانه به خوشحالی بهشون نگاه می کرد و حسابی هیجان زده شده بود.                                         ریحانه جونم عاشقه کتابه هر شب براش قصه می خونم همه سری کتابهای می می نی رو براش گرفتم و می خونم اون...
25 اسفند 1390

خانم خانوما و دد

امروز دوشنبه  15 اسفند و خانومی 8 ماه و 19 روزشه مامانی و خانومی قراره برن خونه ی مامان جون و بابا جون بابائی و دخترم لباساشو پوشیده تا بریم البته قبل از اونجا قراره ریحانه جون بره پیش دوستای بابایی تا دوستای خوب باباشو ببینه.     ایول رفتم پیش دوس جونای بابایی چه خوب بودا اما نمی دونم چرا همه با هم اومدن جلو منم که حساس ......... همش تو بغل  بابا مهدی قایم می شدم اینجام از همشون عذر می خوام و می گم همتونو دوس دارم.                          ریحانه ...
25 اسفند 1390

خوشحال و شادم

    خوشحال و شاد و خندان خوشحال و شاد و خندانم ……….. قدر دنیا رو می دانم خنده کنم من ……… دست بزنم من ……… پا بکوبم من ……………………….. شادانم . در دلم غمی ندارم ……….. زیرا سلامت هست جانم عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست …………… پس بیایید شادی کنیم . بیایید با هم بخوانیم ………. ترانه جوانی را عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست ...
8 اسفند 1390