اردیبهشت زیبا
دختر عزيزم روزها و ماهها به عشق وجود مهربانت به سرعت مي گذرند و ما در كنار هم به عنايت خداي مهربون كه فرشته اي مثل تو رو دست من سپرد به خوبي و خوشي مي گذرند.آنقدر در دنياي كودكي تو غرقم كه وقت براي اينجا نوشتن هم نصيبم نمي شود .ارديبهشت قشنگ و بهاري هم تمام شد اين مت شما خيلي بزرگتر و عاقلتر شدي و مدتي خودت مشغول خاله بازي ميشي و خودت رو سرگرم مي كني. اين ماه بيشتر به گشت و گذار گذشت.توي اين ماه قشنگ تولد شما خوب من به ماه قمري هم بود.تولد آقا امير المومنين.انشاالله كه خود آقا نگهدار و مراقب شما دختر خوبم باشند.
ادامه مطلب رو از دست ندید!!!!
يك پنج شنبه ي قشنگ من و دختري رفتيم در بند .كه ريحانه با ذوق زياد مي گفت واي مامان كوه اومديم شكار آهو عاشق الاغ هاي عزيز هم بود انقدر براشون ذوق مي كرد و مي گفت اسب قشنگم
يك صبح قشنگ با دوستاي خوبت آيسا و ايلا جون تو پارك نزديك خونه
شب ميلاد امام علي با مامان جون اينا رفتيم رستوران تو و محيا حسابي شيطوني كرديد.
شما و محيا خانوم توي سوتمه ي دربند
ريحانه قبل از ورود به سيرك خليل عقاب
گلی که دخترم برای روز پدر ررای بابا خریده